عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام

ساخت وبلاگ
عبدالبشیر فکرتاین پیش‌فرض که "ابوالمعانی بیدل صرفاً یک عارف" است، منشأ خطاهای بسیاری است. شماری از دوست‎دارانِ بیدل با این فرض، دچار خطایی‌اند که ما در منطق از آن به "مغالطه‎ی کنه و وجه" تعبیر می‌کنیم. این مغالطه در جایی است که ما حقیقتی را که ذی‌وجوه است در یکی از وجه‎های آن فروبکاهیم. فی‌المثل، دین دارای سطوح مختلفی چون: اعتقادات، اخلاقیات فقهیّات و غیره است. تصوّری که در آن دین صرفاً مرادفِ فقه یا اخلاق پنداشته می‌شود، مغالطه‌آمیز است. زیرا دین در وجهی از آن فروکاسته است. چیزی بیش از فقه یا اخلاق است و فروکاستنِ آن در یک‌بُعد منطقاً نارواست. بدین‌سان، این ایده که "بیدل صرفاً یک عارف است" نیز دچار چنان خطایی‌است و این خطا موجب شده است که، اولاً وجوه دیگر بیدل اعم از: فلسفی، روان‎شناختی، اجتماعی‎، کلامی، ادبی، بلاغی و غیره مغفول واقع شود. ثانیاً، بسیاری از تفسیر‌های عرفانی از بیدل، بیدل را صرفاً از چشم‌انداز عرفان اسلامی نگریسته‌اند. این چشم‌انداز به خودی‌ِ خود –مانند سایر چشم‌اندازها- نادرست نیست؛ امّا مسأله در جایی‌است که هر چشم‌اندازی خودش را تنها چشم‌اندازِ ممکن بپندارد. جالب است که نگاه عرفانی به بیدل معمولاً –نه هماره- اجتهاد خویش را نهایی و قطعی می‌پندارد و از این‌رو، چشم‌اندازهای دیگر را معروض خطا، و از پیش محکوم به نادرستی می‌داند. در اینجاست که بایستی نگاه عرفانی محض به بیدل را نادرست شمرد. ابوالمعانی به وفرت از مضامینِ غیرعرفانی بهره می‌برد و در یک کلام، در چهره‌های مختلفی ظهور کرده است. باری به عنوان یک عارف ظهور می‌کند و گاهی به مثابه‌ی یک فیلسوف الهی و متافیزیسینِ اشراقی. از این‌رو، نگرش تک‌بُعدی به بیدل به معنای بازتابِ واقعیّتی بزرگ در آیینه‌ی کوچک است(تو بزر عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 18:17

عبدالبشیر فکرتتاریخ و سنت‌های الهی این ایده که "تاریخ حرکتی منظم و قاعده‌مند است"، ظاهراً با عبدالرحمن ابن‌خلدون مطرح شد و در سده‌های نزده‌هم و بیستم با مارکس، دورکهیم، اوگوست کنت و دیگران توسعه پیدا کرد. از چشم‌انداز قرآن، قوانین حاکم بر تاریخ، همان سنت‌های الهی است که قرآن به وفور از آن سخن گفته است. گویی اراده‌ی خداوند از کانال سنت‌های تاریخی عمل می‌کند، سنت‌هایی که قرآن بر تبدیل‌ناپذیری و تحویل‌ناپذیری آ تصریح دارد[فاطر: 43]. قرآن از "سنت تدافع"، "سنت مداوله"، "سنت آزمایش" و سنت‌های دیگری سخن می‌راند‌ که صحنه‌ی تحقق آن تاریخ و جامعه‌ی انسانی است. این سُنن علی‌رغم تفکیک نظری، به‌لحاظ تحقق عینی به یکدیگر وابسته‌اند و بعضاً همه‌ی سنت‌ها در رخدادی کنار هم قرار می‌گیرند. بر بنیاد سنت تدافع، اراده‌ی خداوند طوری عمل می‌کند که قدرت‌ها با یکدیگر دفع شوند. تدافع نیروها با یکدیگر به منظور جلوگیری از گسترش فساد در زمین انجام‌ می‌شود. قرآن در‌آیه‌ی ۲۵۱ سوره‌ی بقره تصریح می‌کند که اگر خداوند برخی از مردم را با برخی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین فاسد می‌گردید [بقره: ۲۵۱]. آیه‌ی چهل سوره‌ی حج، دایره‌ی فساد را محدودتر ساخته و از ویرانیِ معابد، مساجد و فی‌الجمله پرستش‌گاه‌ها سخن می‌زند[حج: ۴۰]. دفع یک نیرو با نیروی دیگر لزوماً به معنای ترجیح دومی بر اولی نیست، بلکه نوعی تناوب است که پیوسته در تاریخ تکرار شده است. بر پایه‌ی سنت مداوله، قدرت هیچ شخص یا گروهی جاودانه نیست. نه تنها قدرت سیاسی، بلکه قدرت اقتصادی نیز در تداولِ (دست‌به‌دست شدن) دائمی است. بدین‌سان، شکست و پیروزی نیز حالتِ یکسانی ندارد. در وضعیتی که مسلمان‌ها در اثر شکست در جنگ اُحد، در ناامیدیِ عمیق فرو رفته بودند، قرآن به قاعده‌یی عام عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 18:17

  د. عبدالبشیر فکرت؛ استاد دانشگاه  درآمداز میان همه‌ی موجودات این عالم، تنها انسان از موهبتِ اختیار –البته به مراتبی که مورد اختلاف است- برخوردار است. قرآن‌ می‌فرماید: اگر می‌خواستیم به هر نفسی هدایت‌اش را ارزانی می‌کردیم[1]. معنای سخن اینست که، هدایتِ آدمیان خلافِ سایر موجودات هستیْ تکوینی نیست، بلکه تابعی از اختیار اوست. اختیار شاید تنها ویژه‌گی‌یی است که می‌توان بر بنیادِ آن کردارهای آدمیان را از اعمال طبیعی که در آن یا اراده غایب است ویا اراده‌ تابعی از غریزه و سایقه دانسته می‌شود، متمایز ساخت. اساساً آنچه قابل محاسبه‌ی اخلاقی‌است، کردارهای ناشی از اختیار آدمیان است. تا کنون هیچ فیلسوف اخلاقی افعال غیراختیاری را موجبِ محاسبه‌ی اخلاقی ندانسته‌است و درک این واقعیّت نشان می‌دهد که در این مورد نوعی اجماع نظری وجود دارد. از چشم‌انداز فلسفه‌ی اخلاق، افعال غیراختیاری نه مستوجبِ مدح است و نه شایسته‌ی نکوهش، و نه هم موجبِ مسئولیت اخلاقی شناخته می‌شود. فی‌المثل، عمل کسی را که «وقتی گرسنه است، غذا می‌خورد» نمی‌توان مستوجب مدح و ذم، ویا مسئولیّت اخلاقی دانست. زیرا چنان عملی ماهیّت ارادی ندارد و از این‌رو نه فضلی دارد و نه نقصی، بلکه به مقتضای طبیعتِ آدمی و بر اساس نیازهای حیاتی او انجام می‌شود. برخلاف، دروغ‌گویی، صدق، امانت‌داری، احترام به دیگران و غیره اعمالی‌اند که از اراده‌ی آزاد آدمیان سرچشمه می‌‌گیرد و فرد در انجام و ترک آن مختار است. اختیاری بودن چنان اعمالی، آنها را در میزان داوری اخلاقی قرار می‌دهد و اصولاً، همین‌ دست از کردارها اند که آدمی را از سایر جان‌داران جهان امتیاز می‌بخشد و او را در سکوی بلندِ مرتبتِ اخلاقی می‌نشاند. حقیقتاً دین و اخلاق –چنانکه اشاره عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 16:45

عبدالبشیر فکرت‌، استاد دانشگاهمنظور از گذشته در این نوشته، نه گذشته‌ی جهان است و نه هم گذشته‌ی اسلام و منطقه، بلکه گذشته‌ی کشوری به نام افغانستان است در بُعد فکری و فرهنگی آن. نسل امروز از این نظر، در وضعیّت «گسست از گذشته» به سر می‌برد، وضعیّتی که در آن جوامع و جریان‌ها عقبه‌ی تاریخی‌شان را از دست می‌دهند و بالمآل در شرایطِ تعلیق واقع می‌شوند. برای درک شرایط تعلیق، تخته سنگی را فرض کنید معلق در هوا که هیچ نوع دیواره‌ی استنادی ندارد و بنابراین، هرازگاهی ممکن است فروبلغزد. وضعیّت نسل ما به لحاظ فکری، چیزی جز وضع حجرالاسودی نیست. زیرا اندیشه‌ی امروز عمدتاً در فقدانِ استناد به گذشته به‌سر می‌برد. رابطه‌ی ما نه تنها با گذشته‌های دور، بلکه با یک ‌نسل پیشتر از ما نیز منقطع است. فاصله از ما تا نسل پیشتر چندان حجیم و گسترده است که امروزه حتی نامی از برخی نویسنده‌گان و دانشمندانِ ماسبق نشنیده‌ایم. آگاهی ما از بقیه نیز که از خوش‌چانسی اسم و رسمی از آنها برجای مانده است، چیزی در حد معلومات ویکی‌پیدیایی است که نمی‌تواند در ترسیم خطّ فکری ما از «اکنون» به «گذشته» یاری رساند. شکی نیست که افغانستان نیز مانند سایر کشورهای جهان –البته در حدّ ذهن و ظرفیّت فرهنگی خودش-، شاعر، مؤرخ، مترجم، نویسنده و متفکّر داشته است؛ امّا با دریغ‌که -چنانکه باید- معرفی نشده‌اند و آثار آنها نیز یا نهایت کم‌یاب است ویا هم اصلاً به چاپ نرسیده است. طرح این ایده که در افغانستان کار فکری و فرهنگی صورت نگرفته است و اساساً چیزی برای بازتعریف وجود ندارد، از بنیاد نادرست است. کشوری نزدیک به سی‌ملیون نفر که طبعاً جمعیت آن در گذشته کمتر از امروز بوده است، نمی‌تواند یکسره عقیم و نازا باشد. شما همین دانشگاه کابل را در نظ عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 285 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 16:45

 دکتر عبدالبشیر فکرت، استاد دانشگاه کابل درآمددر دوره‌ی باستان، مرز میان علم و فلسفه شناخته‌شده نبود و تمامی علوم اعم از: ریاضیات، طبیعیات، الهیات و غیره ذیل عنوان فلسفه مطالعه می‌شد. از اینجاست که فیلسوفان طبیعی یونان بیش از یک فیلسوف –البته به معنای متعارف امروز- بودند و گاهی دیدگاه‌های علمی‌شان بر نظریّات فلسفیِ‌ آنها رجحان می‌یافت. با ظهور سوفستائیان، انسان کانون توجه قرار گرفت و از این‌رو، چرخشی موضوعی در فلسفه پدید آمد که توأم بود با چرخش در غایت و روشِ فلسفه‌ورزی. از آن پس، افلاطون و ارسطو از راه رسیدند و بنیاد نظام فلسفی‌‌یی را ریختند که در آن تقریباً از همه‌چیز، از خداشناسی تا ریاضیات، طبیعیات، نبات‌شناسی، سیاست، اخلاق، منطق، معرفت‌شناسی و غيره سخن به میان آمده بود. سپس رفته رفته، دامنه‌ی علوم وسیع‌تر شد و در حرکتِ بطی تاریخی ریاضیات[1]، مکانیک[2]، جامعه‌شناسی[3]، فیزیک[4]، کیمیا[5]، روان‌شناسی[6] و ... یکان یکان از بدنه‌ی فلسفه جدا گشت و به لحاظ روش، موضوع و هدف از یکدیگر تمایز یافت. منطق ارسطویی که قرن‌ها معیار تفکّر صحیح دانسته می‌شد، به نقد گرفته شد و کسانی چون: فرانسیس بیکن[7](1561-1626م)، رنه دکارت[8](1596-1650م) و جان استوارت میل[9](1806-1873م) بر آن تاختند. بیکن ارگانون جدید را نوشت و سعی کرد با چرخشی متودولوژیک، استقرا و تجربه را بر جای قیاس بنشاند و اصول و روش‌های علمی را به درستی توضیح دهد. رفته رفته تعریف عام ارسطویی از علم از رونق افتاد[10]. اصحاب اصالت تجربه و به صورت مشخص‌تر، پوزیتویست‌های منطقی میان علم و غیرعلم مرز نهادند و علمی بودن را مرادف آزمون‌پذیری خواندند. کار به جایی رسید که امروزه، هر جا واژه‌ی علم[11] به کار می‌رود، منظور از آن عل عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 16:45

عبدالبشیر فکرت‌بخشی  تاریخ: ۱۲-۲-۱۳۹۹ هـ‌ش تردیدی نیست که پاندمی کرونا امروزه به تهدیدی جدی برای بشر تبدیل شده است و رشد فزاینده‌ی آن چنان است که هیچ کسی نمی‌تواند از گزند احتمالی آن برکنار بماند. برای اثبات این مدعا کافی ‌است به آمار مبتلایان و جان‌ عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 89 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:47

  ژباړن: اخترمحمد ژوندون خیر او شر د یوې سکې دوه لوري دي، په مانا چې شر له ښګیڼو خالي نه وي او ددې برعکس هر خیر له ځانه سره شر هم لري. دا هم باید ووایو چې د خیر او شر معلومول هم اسانه او ساده خبره نه ده. لهٔ دې امله چې مطلق خیر یا شر نشته؛ نو حادثو ا عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:47

عبدالبشیر فکرت، استاد دانشگاه کابل و دانشجوی دکترای فلسفه‌ی اسلامی۲۴، جوزای ۱۳۹۹ هـ‌ش کلید‌واژه‌ها: علم: علم را می‌توان از نظر دایره‌ی شمول به دو معنای موسع و مضیق به‌کار برد. علم در معنای موسّع آن همان حصول صورتِ شی در ذهن (علم حصولی) ویا وجود عینِ عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:47

عبدالبشیر فکرت‌بخشی   عده­‌یی با استناد به این­که فقط قانون معرِّف جرایم و جزاهاست، اصل قانونی بودنِ جرایم و جزاها را در موردِ حدود و قصاص و دیت، و سایر قضایای موردِ رسیده­‌گی (که در موردِ آن­ها حکمِ قانونی وجود ندارد و به فقه ارجاع می‌­گردد) به چالش عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:47

از تعصب جاهـــــلان دینِ هدا را دشمن اند          عاقبت در دستِ این کوران عصا خواهد شکست                                                   عبدالبشیر فکرتبخشی، استادِ دانشگاه کابل درآمد: اخیراً یکی از مجلاتِ ظنرِ فرانسه ­ای بنامِ شارلی اِبدو با نشرِ ک عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالکریم سروش و رؤیای ناتمام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bfekrat بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:47